جدول جو
جدول جو

معنی حکیم نوری - جستجوی لغت در جدول جو

حکیم نوری(حَ)
یوسف بن محمد حسین از شاعران است. وی در جوانی در کسب علوم عقلی و نقلی رنجی وافی برد و در تحصیل کمالات مقامات عالی حاصل کرد و در حکمت طبیعی و الهی و علوم ادبی و عربی صاحب حظ وافر گردید و گاهی بنظم مثنوی و اشعار میپرداخت. او راست در مدح میرزا آقاسی ایروانی:
ای بگهر علت نمایش عالم
وی بشرف بهترین نتیجۀ آدم
عقل تو با عقل انبیا شده دمساز
نفس تو با نفس اولیا شده همدم
گویم اگر علت بقای جهانست
نفس نفیس تو نیست گفتۀ مبهم
زآنکه تویی نایب خلیفۀ غایب
حکم منوب است نفس نایب را هم
معنی عرفان و علم و حکمت و شرعی
گشته بر ابنای روزگار مجسم.
رجوع به مجمعالفصحا ج 2 ص 94 شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(دَ / دِ)
مربی حکماء. نوازندۀ حکیمان، مربی شاعران. نوازندۀ شعراء:
منم کریم ستای و توئی حکیم نواز
زهی سخا و سخن بر من و تو سهل و سلیم.
سوزنی
لغت نامه دهخدا
(حَ ظُ)
از شاعران تبریز است. این دو بیت از اوست:
هنوز اول عشق است پرعتاب مکن
بنای عشق مرا از ستم خراب مکن
چه رشک میبری ایدل بکشتگان غمش
تو هم بمقصد خود میرسی شتاب مکن.
(مجمع الخواص ص 259 246)
لغت نامه دهخدا
(حُ سَ نِ)
ابن محمدتقی بن محمدعلی نوری مازندرانی محدث رجال شناس معاصر معروف به حاج میرزاحسین نوری در 1254 هجری قمری / 1838 میلادی در فومن مازندران متولد گشت و به عراق مهاجرت کرد و در نجف در17 جمادی دوم 1320 هجری قمری 1902/ میلادی درگذشت. او راست: ’فصل الخطاب فی تحریف الکتاب’ که موجب طعن بر وی گردید و کتابی بنام ’کشف الارتیاب’ در رد آن نوشته شدو حاجی نوری نیز ردی بر ’کشف الارتیاب’ نگاشت و حاج شیخ آقا بزرگ تهرانی مؤلف ذریعه کتابی بنام ’النقداللطیف’ در محاکمه میان ایشان با تأیید حاجی نوری نگاشت. (ذریعه ج 10 ص 220). ونیز او راست: ’مستدرکات الوسائل’ که ذیلی است بر کتاب ’تفصیل وسائل الشیعه’ تألیف شیخ حر عاملی که در سه جلد بزرگ چاپ شده و اخیراً نیز در چندین مجلد تجدید چاپ شده است. دیگر از آثار او ’دارالسلام’ در خواب نما شدن و ’کشف الاستار’ و ’البدر المشعشع فی ذریه موسی المبرقع’ و ’تحفهالزائر’ و ’جنهالماوی’ و ’حاشیۀمنتهی المقال’ و ’سلامهالمرصاد’ و ’شاخۀ طوبی’ و ’صحیفۀ علویه’ و ’صحیفۀ سجادیۀ چهارم’ که ذیل است بر ’صحیفۀ سجادیه سوم’ تألیف عبدالله افندی و ’ظلمات الهاویه’ و ’فیض قدسی’ در تاریخ خاندان مجلسی و ’کلمه طیبه’ و ’لؤلؤ و مرجان’ که در آن به روضه خوانان تاخته و موجب دشمنی آنان و طعن بر وی گردید. و مستدرک مزار بحار و ’معالم العیر’ که مستدرک جلد هفدهم بحار است و ’مواقع النجوم’ و ’میزان السماء’ و ’النجم الثاقب’ و ’نفس الرحمان’ که در احوال سلمان فارسی است. وی شاگرد شیخ عبدالحسین، شیخ العراقین و شیخ مرتضی انصاری و حاجی ملا علی کنی و میرزا محمدحسن شیرازی وسید مهدی قزوینی و میرمحمدهاشم خوانساری بوده است ومعروف ترین شاگرد وی حاج شیخ آقا بزرگ تهرانی مؤلف الذریعه و حاج شیخ عباس قمی میباشند. (ریحانه الادب) (هدیه الاحباب ص 180) (ذریعه) (اعیان الشیعه ج 27 ص 139) (ایضاح المکنون) (معجم المؤلفین) (هدیه العارفین ج 1 ص 330). قزوینی گوید: صاحب ترجمه کتاب خانه جامع و معتبری داشت که در ایران و عراق عرب نظیر آن در کمیت و کیفیت گویا یافت نمیشد ولی بعد از وفات او بکلی متفرق شد. وی پدرزن مرحوم شیخ فضل الله نوری مقیم تهران و جد مادری اولاد او بود و بسیاری از کتب نفیسۀ نادرۀ او را در شش سال قبل که راقم این سطور (قزوینی) به ایران مراجعت نمود نزد آقا ضیاءالدین نوری پسر شیخ فضل الله دید، ولی بعد از وفات او معلوم نشد عاقبت آن کتب به کجا انجامید. (وفیات معاصرین بقلم محمد قزوینی مجلۀ یادگار سال 3 شمارۀ5). مقداری از این کتب که نزد خاندان بهزادی در تهران بود توسط حاج آقا حسین بروجردی خریداری شد و به عراق عرب منتقل گردید و اکنون در نجف در کتاب خانه مدرسه بروجردی موجود است
لغت نامه دهخدا